نجوا
خدایا خیلی خیلی از تو عزیز مهربان عذر خواهی می کنم به خاطر همه جسارت هایی که در حضور تو به حقوق خودم و دیگران کرده ام.
خدایا عذر خواهی می کنم به خاطر ایرادهایی که از کار تو می گیرم. به خاطر چراهایی که ندانسته و معترزانه می پرسم.
خدایا ببخش مرا به خاطر کارهایی که از سر نادانی انجام می دهم و با تکبر همه آنها را از سر دانایی می دانم.
خدایا اگرلطف و رحمت و کرم و بخشش تو نبود جهنم هم برای من و گناهانم جای مناسبی نبود.
خدایا ببخش که گستاخانه از تو نافرمانی کرده ام و این قدر به تو امید بخشش دارم که خیال بهشت را در ذهن می پرورانم.
مهربانی بیش از حد تو باعث شده اصلا به این فکر نکنم که این قدر گناهم سنگین است که حتی جهنم هم ممکن است از پذیرش من سر باز زند.
با خیالی راحت در نجواهایم تو را نام می برم و زمزمه ات می کنم .
دوستی بودی که هرچه گناه کردم و باز برگشتم ، تو دوباره پذیرفتی مرا.
با خوبی هایت من را شرمنده می کنی.
کاش به جای این همه بی پروایی ، کمی هم شعورم رشد می کرد که این چنین امروز شرمگین با تو نجوا نکنم.
کاش گناه نمی کردم تا الان که دلم پر میزند برای معاشقه با تو؛ شرمسار نبودم.
کاش گناه نمی کردم تا وقتی به آغوشت بر می گردم شرمگین نباشم.
خدایا ببخش مرا، ببخش مرا، ببخش مرا.